منتظر یه فرشته

دفتر شانزدهم

سلام عزیز دل مادر خدا می دونه که چه قدر دلم برات تنگ شده  انتظار در آغوش کشیدنت من رو  بی تاب کرده ان شاءالله سر موقه  که  اومدی دوست دارم حسابی بغلت کنم و ببوسمت  عززززززززززززیزم طبق حساب خودم الان هفته چهاردهم هستم اما طبق حساب سونو تو 4 روز بزرگتری  البته خیلی فرقی نمی کنه اما دوست دارم حساب سونو دقیق تر باشه و من تو رو 4 روز زودتر بغل کنم  مشتاقانه منتظر تکون خوردن هات هستم و خدا خدا  میکنم که زودتر حست کنم  یکمی شکمم بزرگ شده اما  انگار تا حست نکنم باورم نمی شه هنوز باورم نمی شه مامان جون ازم ناراحت نشی ها الهی من قربونت برم الهی که خادم اسلام و شیعه بشی    خدایا...
23 ارديبهشت 1392

دفتر سیزدهم

سلام به  همه دوستای خوبم که تا این موقع  صبر کردند می دونم خیلی منتظر بودید که بهتون خبر بدم اما خب به دلیل یه سری از مسائل نتونستم  همه از نحسی این عدد حرف می زنند منظورم سیزدهه اما من از خوش یومنی اون حرف یم زنم اون هم به خاطر روز تولد مولام آقا امیرالمومنین(ع) هست خدا رو شکر بالاخره بعد از سالها سالها انتظار انتظار من  مامان شدم  و نمی دونم چی بگم چون هنوز یه حس غریبی  دارم وو از خدای مهربونم که لطف و عنایتش ور شامل حالم کرد ممنون و سپاسگذارم خدایا شکرت  شکرت به خاطر همه ی چیز هایی که  بهم عطا کردی شکرت به خاطر همه داده ها و نداده هات شکرت فقط همین رو می تونم بگم خدایا هنوز...
8 ارديبهشت 1392
1